هیدتاکا میازاکی؛ از علاقه زیاد به کتاب تا استاد چالش در بازی ها (بازی سازان سرشناس)

به گزارش وبلاگ برداری، هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) کارگردان، طراح و نویسنده بازی های ویدئویی اهل ژاپن و رئیس استودیوی فرام سافتور (FromSoftware) است.

هیدتاکا میازاکی؛ از علاقه زیاد به کتاب تا استاد چالش در بازی ها (بازی سازان سرشناس)

زندگی شخصی؛ عشق به کتاب از کودکی

میازاکی در 1974 (یا 1975) میلادی در شیزوکای ژاپن متولد شد. طبق گفته خودش او زندگی سختی در کودکی داشته و بسیار فقیرانه بزرگ شد. او اظهار دارد که برخلاف بسیاری از همسالان خود هیچ جاه طلبی خاصی در زندگی نداشته است. با وجود این، او علاقه زیادی به خواندن کتاب داشت، اما از آنجایی که والدینش توانایی خرید کتاب یا مانگا را نداشتند، مجبور می شد از کتابخانه ها کتاب امانت بگیرد. کتاب هایی که در آن موقع می خواند، در بسیاری از اوقات به زبان انگلیسی بودند، بنابراین بخش هایی از متن را نمی توانست به طور کامل درک کند.

به همین علت میازاکی از تخیل خود و طراحی برای پر کردن جاهای خالی استفاده می کرد. او از این کار به عنوان الهام بخش بعضی از ایده های بعدی خود در خصوص طراحی بازی نیز بهره برد. علاوه بر این، والدینش تا زمانی که به سن کافی برای حضور در دانشگاه برسد، او را از انجام بازی های ویدیویی محروم نموده بودند. او در عوض از بازی های رومیزی مانند Dungeons & Dragons و !Steve Jacksons Sorcery لذت می برد. آثاری که بدون شک روی سبک بازی های او بی تاثیر نبوده اند.

زندگی کاری؛ از Armored Core تا الدن رینگ

Armored Core

پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کیو در رشته علوم اجتماعی، میازاکی به عنوان مدیر امور مشتریان در شرکت اوراکل مستقر در ایالات متحده مشغول به کار شد. به توصیه یکی از دوستان خود، میازاکی آغاز به تجربه بازی ویدیویی Ico در سال 2001 کرد که این در نهایت باعث شد که او به فکر تغییر شغل خود به یک طراح بازی باشد. با این حال، میازاکی در سن 29 سالگی متوجه شد که شرکت های بازی سازی کمی وجود دارد که او را استخدام می نمایند. یکی از معدود شرکت ها فرام سافتور (FromSoftware) بود؛ جایی که میازاکی به عنوان برنامه ریز بازی در Armored Core: Last Raven در سال 2004 آغاز به کار کرد و در نیمه راه به فرآیند توسعه بازی نیز پیوست. میازاکی بعدها ساخت Armored Core 4 و دنباله مستقیم آن، Armored Core: For Answer را برعهده گرفت.

دیمونز سولز

میازاکی با خبردار شدن از اثری که بعدها به Demons Souls تبدیل شد، از منظره یک بازی اکشن و نقش آفرینی فانتزی هیجان زده شد و پیشنهاد یاری در ساخت آن را ارائه کرد. این پروژه تا زمانی که میازاکی به کارگردان آن منصوب شد، به وسیله شرکت شکست خورده تلقی می شد و میازاکی در واقع همین موضوع را مثبت شمرده است. او می گوید که به علت اینکه پروژه شکست خورده تلقی می شده، توانسته ایده های خود را بدون ترس از شکست پیاده سازی کند. اگرچه این بازی در نمایشگاه بازی توکیو 2009 با استقبال منفی بسیاری روبرو شد و پس از انتشار بسیار کمتر از حد انتظار فروخته شد، اما پس از چند ماه آغاز به رشد کرد و به زودی ناشرانی پیدا شدند که مایل به انتشار این بازی در خارج از ژاپن بودند.

دارک سولز

در ادامه پس از انتشار و موفقیت جانشین معنوی دیمونز سولز یعنی دارک سولز (Dark Souls) در سال 2011، میازاکی اهمیت بیشتری برای فرام سافتور پیدا کرد و در می 2014 به سمت ریاست شرکت ارتقا یافت. جالب است بدانید که در آن موقع تبدیل شدن به رئیس یک شرکت در طی 10 سال شگفت انگیز محسوب می شد. دارک سولز طبق گفته میازاکی به طور مستقیم از کارهای قبلی استودیو و به ویژه سری مانگای برزرک (Berserk) الهام گرفته است. دارک سولز پس از انتشار نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد. بسیاری از منتقدان دنیا بازی و تنوع دشمنان را ستایش کردند و آن را اثری شاهکار در ژانر نقش آفرینی توصیف کردند که هم حس ماجراجویی و هم حس ترس را در شما ایجاد می نماید. از طرفی به عقیده بسیاری رضایت محضی که پس از آزمون و خطا و شکست های مکرر در بازی و در نهایت غلبه بر چالش های زیاد آن احساس می کنید، به هیچ وجه تکراری نخواهد شد.

بلادبورن

در سال 2012، سونی با فرام سافتور در خصوص همکاری برای توسعه یک بازی تازه صحبت کرد. میازاکی در آن موقع در خصوص امکان توسعه بازی برای کنسول های نسل هشتمی درخواست هایی داشت و ایده بلادبورن (Bloodborne) از آنجا نشاتگرفت. حتی با وجود اینکه بلادبورن قرار نبود هیچ ارتباط داستانی یا محیطی با بازی های قبلی استودیو داشته باشد اما میازاکی گفت که این بازی حاوی دی ان ای دیمونز سولز و طراحی خاص آن است. توسعه بلادبورن به صورت موازی با بازی دارک سولز 2 که میازاکی فقط بر آن نظارت داشت، انجام شد زیرا او قادر به کارگردانی هر دو بازی به طور همزمان نبود.

بلادبورن پس از عرضه در سال 2015 به صورت انحصاری برای پلی استیشن 4، تحسین منتقدان و بازیکنان را دریافت کرد. فضا و اتمسفر ناآرام بازی، جلوه های بصری، گیم پلی چالش برانگیز با الهام از سری دارک سولز، ارزش تکرار بالا، طراحی فوق العاده باس ها و… مورد ستایش نهاده شد. لازم به ذکر است که محیط گوتیک بازی تا حدی از رمان دراکولا و معماری مکان های قدیمی در رومانی و جمهوری چک الهام گرفته شده است. میازاکی بعلاوه از سری داستان های ترسناک لاوکرفت لذت می برد و مضامین مشابهی را در بازی خود به کار برد.

سرانجام دارک سولز و اثری تازه با نام سکیرو

میازاکی به عنوان کارگردان دارک سولز 3 به این سری بازگشت و بار دیگر یک شاهکار را تحویل دنیای بازی داد و سری دارک سولز را به برترین شکل ممکن به سرانجام رساند. پس از انتشار این نسخه، او خاطرنشان کرد که اگر نسخه ای تازهی هم از این سری ساخته گردد، او در آن دخیل نخواهد بود. او در ادامه به جای اروپای قرون وسطایی تصمیم گرفت که این بار ژاپن فئودال را به عنوان محیطی برای ساخت بازی تازه خود انتخاب کند و در سال 2019 بازی Sekiro: Shadows Die Twice را عرضه کرد که این اثر نیز به شدت تحسین و به عنوان برترین بازی سال نیز انتخاب شد. سکیرو از سری بازی های اکشن و مخفی کاری Tenchu که تا حدی به وسیله FromSoftware توسعه و منتشر شده اند، الهام گرفته است. در واقع این بازی قرار بود نسخه ای تازه از این سری باشد اما به سرعت از این ایده گذشت و اثری مستقل شد.

الدن رینگ

میازاکی به عنوان آخرین ساخته خود تا به امروز، الدن رینگ را کارگردانی کرد که داستان آن با همکاری نویسنده آمریکایی جورج آر. آر. مارتین نوشته شد. این بازی از نظر نمرات منتقدین در سایت هایی نظیر متاکریتیک، بیشترین امتیاز را در بین دیگر بازی های فرام سافتور بدست آورد و به عنوان اولین تجربه استودیو در ساخت یک اثر دنیا باز، شاهکاری شگفت انگیز بود. این بازی جوایز زیادی را کسب کرد و برترین بازی سال 2022 نیز نام گرفت. منتقدان دنیا بازی و جزئیات بالای آن از دشمنان گرفته تا مکان های مختلف را ستایش کردند و گیم پلی را فوق العاده عمیق خواندند. میازاکی البته به عنوان کارگردان اولیه بازی در دست ساخت Armored Core VI: Fires of Rubicon قبل از اینکه ماسارو یامامورا این نقش را در ادامه به عهده بگیرد، خدمت کرد.

مرگ؛ ابزاری برای یادگیری

میازاکی برای ساخت بازی های خود از آثار زیادی شامل بازی های ویدیویی مانند Ico، نسخه های اولیه Dragon Quest، سری The Legend of Zelda و Kings Field، مانگاهایی مانند برزرک، Saint Seiya ،JoJos Bizarre Adventure و دویل من، آثار ادبی لاوکرفت و جورج آر. آر. مارتین الهام گرفته است. او بعلاوه از معماری خاص اروپایی در بیشتر بازی های خود استفاده نموده و اغلب از آن به عنوان راهی برای داستان سرایی محیطی استفاده می نماید. جالب است بدانید که روانشناسی، جامعه شناسی و تاریخ نیز بر آثار او تاثیرگذار بوده اند.

در رابطه با دشواری بازی های او، میازاکی گفته که سختی قابل توجه آن ها به این معنا نیست که به طور عمدی دشوارتر از دیگر بازی ها باشند. در عوض، دشواری بخشی از فرآیندی است که به بازیکنان احساس موفقیت با غلبه بر چالش های بزرگ را می دهد و بازیکنان را تشویق می نماید که سلاح ها و تاکتیک های مختلفی را امتحان نمایند. او بیان نموده است که مرگ ابزاری است که برای یادگیری در فرآیند آزمون و خطا استفاده می گردد و ایده استفاده از مرگ در بازی به عنوان یک ابزار آموزشی هم از سوی کارفرماهای او و هم از سوی بازیکنان در ابتدا آنگونه که می خواسته درک نشده است. در نهایت او اعلام نموده که علی رغم آنچه که دیگران ممکن است فکر نمایند، از داستان سرایی سرراست و مستقیم چندان بدش نمی آید، بلکه ترجیح می دهد که بازیکنان دنیا بازی هایش را برای خود به وسیله نکات آیتم ها و شخصیت های فرعی تفسیر نمایند.

آثار مهم هیدتاکا میازاکی در صنعت بازی

سال عرضهعنوان بازینقش
2005Armored Core: Last Ravenبرنامه ریز
2006Armored Core 4کارگردان
2008Armored Core: For Answerکارگردان
2009Demons Soulsکارگردان
2011Dark Soulsتهیه نماینده و کارگردان
2014Dark Souls IIناظر
2015Bloodborneکارگردان
2016Dark Souls IIIکارگردان
2019Sekiro: Shadows Die Twiceکارگردان
2022Elden Ringکارگردان

منبع: Peaoplepill

منبع: دیجیکالا مگ

به "هیدتاکا میازاکی؛ از علاقه زیاد به کتاب تا استاد چالش در بازی ها (بازی سازان سرشناس)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هیدتاکا میازاکی؛ از علاقه زیاد به کتاب تا استاد چالش در بازی ها (بازی سازان سرشناس)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید