جمعیت دنیا در طول تاریخ بشریت چه تحولاتی داشته است

به گزارش وبلاگ برداری، جمعیت دنیا طی دو هزاره گذشته، تقریبا 40 برابر و تا همین یک قرن پیش، با افزایشی 4 برابری روبرو بوده است. در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

جمعیت دنیا در طول تاریخ بشریت چه تحولاتی داشته است

سوال مشترکی که همیشه فکر بشر را درگیر خود نموده، در خصوص جمعیت بشر در طول تاریخ بوده است. مخصوصاً این که تا به امروز چند نفر و چه زمانی در این کره خاکی زندگی نموده اند.

مطالعات علمی نشان می دهد که جمعیت جهان در طول تاریخ و نیز ادوار مختلف شکل گیری و توسعه زمین، به طور قابل ملاحظه ای تغییر نموده است. زمانی رشد جمعیت زمین آرام و ثابت بود اما طی قرن گذشته، این مقدار با چنان افزایشی روبه رو شده که نگرانی های زیادی را برانگیخته است.

انسان های عهد باستان

محققان بر این باورند که جمعیت بشری در حدود 3 میلیون سال قبل شروع به رشد کرد اما با حضور شکارچیان گردآورنده، مقدار جمعیت در همان مقدارِ کم، باقی ماند. جامعه شکارچیان گردآورنده یا Hunter-gatherer، جامعه ای است که اصلی ترین روش معیشت آن تغذیه مستقیم از گیاهان خوراکی و حیوانات حیات وحش است. این جامعه در جستجوی گیاه و در پی شکار حیوان است و کوشش مهمّی در پدید آوردن کشتزار یا اهلی کردن حیوانات نمی نماید. بیش از هشتاد درصد از غذای این جامعه به وسیله جمع آوری فراهم می گردد. در واقع، حدوداً 130 هزار سال پیش از میلاد مسیح، جمعیت بشر، قریب به 200 هزار نفر بود که عمدتاً ساکن قاره آفریقایی بودند که اکنون می شناسیم. بعلاوه این دوره، همزمان با زمانی بود که انسان ها در پی تغییرات آب و هوایی و نیز شروع خشکسالی، شروع به مهاجرت از نواحی شرقی به دیگر منطقه ها آفریقایی کردند. کمبود باران موجب شد تا انسان های اولیه در جستجوی آب به دیگر مکان های زمین بروند که نتیجه اش پراکنده شدن جمعیت آنان بود. در ابتدا، سه گونه از انسان وجود داشت. در حوالی 10 هزار سال پیش از میلاد مسیح، جمعیت جهان، به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از قبل شده بود. طی این سال ها، زمین خانه حدوداً سه میلیون نفر بود. در طول دوره ای 100 هزار ساله، دو گونه از بشر به علت تغییرات آب وهوایی منقرض شدند. این تغییرات جوی، در پی فوران بزرگ آتشفشانی رخ داد که با تشکیل ابر بر فراز آسمان، موجب وقوع زمستانی یک ساله شد. در ابتدا نئاندرتال ها از بین رفتند و پس از آن، نسل انسان فلورسی یا همان هابیت ها منقرض شد. بعد از انقراض این دو گونه، نسل انسان خردمند یا هومو ساپینز به حیات خود ادامه داد که تنها گونه زنده از انسان ها بر روی زمین نیز به شمار می رفت. از آنجایی که زمستان تمامی نداشت و جمعیت بشر نیز رو به افزایش بود، انسان ها بار دیگر تصمیم گرفتند در اقصی نقاط جهان سکنی گزینند. گفته می گردد که آنان ابتدا به قاره آسیا رسیدند و 30 هزار سال بعد، به استرالیا رفتند. مهاجرت های بشر تا کشف اروپا و آمریکا نیز ادامه داشت. بعد از تغییرات گسترده، بالاخره انسان، کشاورزی را کشف کرد.

اولین انقلاب کشاورزی

تا 6500 سال پیش از میلاد مسیح، جمعیت بشر به 10 میلیون نفر رسیده بود که علت اصلی اش، وقوع اولین انقلاب کشاورزی عنوان می گردد. این دوره، دوره ای است که انسان ها توانستند کنترل محصولات کشاورزی و حیوانات را در دست گیرند. آنان به تدریج توانستند سبک زندگی شکار و گردآوردی را کنار گذاشته و در روستاها و دیگر منطقه ها ثابت، سکنی گزینند. این دوره، درست پس از تجربه سخت عصر یخبندان فرا رسیده بود. طبق شواهد، اولین انقلاب کشاورزی در حوالی هلال حاصلخیز شکل گرفت. هلال حاصلخیز، نام یک بخش تاریخی از خاورمیانه و در برگیرنده بخش های خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان است. امروزه، مردم شناسان بر این باورند که یک انقلاب کشاورزی دیگر مقارن با اولین انقلاب کشاورزی در آسیا و آمریکای جنوبی نیز اتفاق افتاده است. طی چند هزار سال بعد از این دوره، انسان ها به اهلی کردن گاو، گوسفند، اسب، ماکیان و نیز کشت گندم، ذرت، برنج، سیب زمینی و موز پرداختند. تهیه لبنیات، پرداختن به دکوراسیون و زیبایی خانه و احداث ساختمان های آجری نیز کم کم در زندگی بشر پدیدار شد. سپس با وجود برقراری امنیت و آسایش کافی، زمینه برای رشد مجدد جمعیت فراهم شد. از آنجایی در پی جابه جایی های مکرر انسان، غذا بیشتر و خطرات کمتر شده بود، جمعیت بشر، بیش از پیش شروع به رشد دوباره کرد. در 2000 سال پیش از میلاد مسیح، جمعیت انسان ها به 50 میلیون نفر رسیده بود که این مقدار تا سال صفر یعنی همزمان با میلاد مسیح، تا چهار برابر افزایش یافت. اگر این انقلاب (کشاورزی) رخ نداده بود، پیشرفت های فناوریِ امروز، حاصل نمی شد.

انقلاب صنعتی

علیرغم وجود بیماری هایی مانند آبله و طاعون خیارکی، جمعیت بشر تا سال 1804، به یک میلیارد نفر رسید. این اتفاق چگونه به وقوع پیوست؟ ظهور امپراتوری روم، همزمان با طلوع مسیحیت، زمینه را برای رشد و نمو ساختار سیاسی و مالی و نیز رشد و ادامه حیات بشر در پی آن را فراهم کرد. بیگاری کشیدن از انسان ها در این دوره، برای منافع عده ای خاص یا طبقه ممتاز جامعه که عمدتاً به منابعی مانند غذا دسترسی داشتند، بسیار معمول شد. این روال تا زمان انقلاب صنعتی ادامه داشت. البته بعضی بر این باورند که کار اجباری هنوز هم در بعضی کشورها دیده می گردد. انقلاب صنعتی بین سال های 1760 تا 1820 به وقوع پیوست که نحوه اشتغال انسان را به کلی تغییر داد. این انقلاب، شیوه فراوری دستی را به فراوری ماشینی تغییر داد. انسان ها شدروع به بهره گیری از قدرت آب و استفاده از آن برای تهیه نیروی بخارِ مورد احتیاج ماشین های خود کرد ند. کارخانه های بسیاری ساخته شدند که عمدتاً به فراوری پارچه و منسوجات می پرداختند. این دوره از تاریخ، زمانی بود که رشد جمعیت، بار دیگر جان تازه ای گرفت. سطح رفاه زندگی، طی انقلاب صنعتی بسیار افزایش یافت؛ به طوری که پیش از این زمان، بشر چنین پیشرفتی در افزایش عایدی و برتری رفت وآمد به چشم خود ندیده بود. این پیشرفت ها موجب کاهش هزینه غذا، پوشاک و نیز مایحتاج خانوار شد. انقلاب صنعتی، شالوده و بنیان نظام سرمایه داری امروز را تشکیل داد. اگرچه این انقلاب، نقطه عطفی در توسعه زندگی بشر محسوب می گردد، اما نباید مسائل و نقاط تاریک آن را نیز نادیده گرفت. سطح رفاه زندگی تمامی انسان ها، به طور برابر طی انقلاب صنعتی بهتر نشد و طبقه کارگر و جمعیت روستانشین، کماکان از گرسنگی و محیط ناسالم زندگی رنج می بردند. در این زمان، بیماری های سل، حصبه و وبا در منطقه ها شهری بسیار رایج شد.

بهبود بهداشت همگانی و علم پزشکی

جمعیت جهان تا سال 1927 به 2 میلیارد نفر رسید و این افزایش جمعیت، عمدتاً ناشی از رشد سطح بهداشت همگانی بود. شیوع بیماری های مختلف طی انقلاب صنعتی، موجب پیشرفت و بهبود شرایط بهداشت عمومی شد. در این میان، فراگیر شدن بیماری وبا، نقشی اساسی در توسعه بهداشت و علم پزشکی ایفا کرد. شیوع بیماری وبا در دوران انقلاب صنعتی، موجب شد تا توجهات به سمت بهبود شرایط تنفسی جلب گردد. بعلاوه تصمیم بر این شد که قبرستان ها را به دور از محل زندگی افراد بسازند. با امضای لایحه بهداشت همگانی در سال 1848، تعبیه سیستم فاضلاب نیز در خانه ها و شهرها رواج یافت. این موضوع، شرایط بهداشت شهرها را بهبود بخشید. در همین زمان، بهره گیری از واکسیناسیوننیز رایج شد که به از بین رفتن بیماری آبله یاری شایانی کرد. تا سال 1851، واکسیناسیون اجباری بود و تا سال 1870، دولت ها یک سیستم ثبت نامی با دفاتر مخصوص برای واکسیناسیون راه اندازی کردند. در ادامه، لایحه های دیگری نیز امضا شدند که به بهبود شرایط جمع آوری زباله و دفع آن، خدمات آب رسانی عمومی و پیشگیری از ابتلا به بیماری هایی که از نیش حشرات منتقل می شد، یاری کرد. بعلاوه گزارش ابتلا به بیماری های عفونی نیز در این دوران اجباری اعلام شد تا در صورت تشخیص صحیح بیماری، اقدامات پیشگیرانه مانند قرنطینه اتخاذ گردد. جمعیت بشر به طور تصاعدی رو به افزایش بود. جمعیت جهان تا سال 1959 به 3 میلیارد و تا سال 1987 به 5 میلیارد نفر رسید. امروز، جمعیت جهان بیش از 7 میلیارد نفر است.

مصرف بی رویه منابع و ذخایر

مقدار زمین دیگر جوابگوی جمعیت انسان ها نیست. محیط زیست، مقدار محدودی از منابع شامل غذا، مکان و انرژی برای استفاده بشر دارد. هم اکنون نیز رشد جمعیت، صدمات زیادی بر این منابع وارد آورده است. تا اواسط دهه 90 قرن بیستم، 80٪ از خشکی های زمین به وسیله انسان احاطه شده بود. انقراض گونه ها مختلف حیوانات، 48 برابر بیشتر از حد طبیعی خود شده و 70٪ از آب شیرین موجود، در مصارف آبیاری استفاده شده است. امروزه، جهان با کمبود آب و غذا روبرو است. بشر در گذشته، هرگز با این مقدار کمبود، روبرو نشده بود. آب و غذا هر دو به یکدیگر وابسته اند و بدون وجود آب، نمی توان غذا تهیه کرد. هنوز هم در جهان منطقه های وجود دارد که مردم به آب کافی و سالم دسترسی ندارند و 700 میلیون نفر نیز از فقر و کمبود غذا رنج می برند. شرایط نابسامان آب و غذا، تأثیر بدی بر شرایط معیشت کسانی که در فقر زندگی می نمایند، داشته است. این موضوع، چالش هایی بر سر راه دولت های مختلف در اتخاذ سیاست مناسب و نیز فراهم آوردن شرایط برابر، در دسترسی به منابع قرار می دهد.

رشد جمعیت در آینده

انتظار می رود، بخش عمده رشد جمعیت آینده، در کشورهای کمتر توسعه یافته ای مانند کشورهای آسیایی، آمریکای لاتین و آفریقا صورت گیرد. این پیش بینی بدین سبب است که انتظار می رود سطح زندگی در منطقه ها یاد شده، در آینده بهبود یابد. طبق برآوردهای صورت گرفته، جمعیت جهان تا سال 2050، به 9 میلیارد نفر خواهد رسید. این افزایش بسیار بالای جمعیت، سوالاتی را در زمینه گنجایش زمین برای انسان ها ایجاد می نماید. منظور از گنجایش، توانایی زمین در جوابگویی به احتیاج بشر و گونه های خاص دیگر در تهیه منابع است. در این میان، یک چیز قطعی است؛ ظرفیت و گنجایش زمین رو به اتمام است و طی مدت زمانی کوتاه، دیگر جوابگوی احتیاجهای بشر نخواهد بود. اگر بشر می خواهد نسلش منقرض نگردد، این رشد نامحدود جمعیت باید متوقف گردد.

منبع: کجارو / worldatlas.com

به "جمعیت دنیا در طول تاریخ بشریت چه تحولاتی داشته است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جمعیت دنیا در طول تاریخ بشریت چه تحولاتی داشته است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید