جایگاه مردمی عیاران در گذر تاریخ
به گزارش وبلاگ برداری، پهلوانی، جوانمردی و عکمک از واژه های گره خورده و عجین شده با گوشت و پوست فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران زمین است؛ افراد قوی و تنومندی که در میدان پیکار و نبرد، هیچ رقیبی جرئت رویارویی با آنها را نداشت اما در زندگی عادی و روابط اجتماعی همه زور و قدرت بدنی و اعتبارشان را برای ایجاد عدالت و کمک به محرومان جامعه خود به کار می بستند.
وبلاگ برداری- بهاره خسروی : هر چند ورزش کردن و توانایی آنها برای اهداف نظامی و جنگی بود و میدان جنگ جایی برای رحم و بخشش و عطوفت و مهربانی نیست، اما رعایت آیین های اخلاقی و متعهد بودن به مسئولیت های اجتماعی بخش مهم آیین نامه آنها بود. با علیرضا زمانی، تهران شناس، درباره مرام و مسلک پهلوانی و جایگاه اجتماعی پهلوانان در ادوار مختلف تاریخی گفت وگو کردیم.
قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
-
از چه دوره ای در تاریخ ایران عیاران و پهلوانان پا به عرصه اجتماعی گذاشتند؟
آیین عکمک و پهلوانی در واقع در فرهنگ ایران باستان ریشه دارد و به پیش از اسلام می رسد. البته ماجرای عیاران و پهلوانان دو مقوله کاملا جدا از یکدیگرند. حضور عیاران تقریبا از قرن دوم و سوم با مقابله علیه نابرابری اجتماعی پررنگ شد. این افراد با راهزنی و توزیع اموال بین تهیدستان می خواستند حقوق اجتماعی مظلومان را از ظالمان، خاصه حاکمان بگیرند. الگوی آنها در ستیزه و مبارزه بیشتر رسم جوانمردی و فنون رزم پهلوانی بود. پهلوانان در واقع انسان های کاملی بودند که علاوه بر قدرت بدنی، اندیشه و خلق و خوی نیکو نیز داشتند. آنها با تمرینات بدنی و فراگیری اصول اخلاقی و التزامات عملی، جسم و روحشان را برای پیکار با بدی، حق کشی و زورگویی و حمایت از فرودستان آماده می کردند.
-
این افراد معمولا چه قشری از جامعه بودند و چه ویژگی هایی داشتند؟
عیاران معمولا کسانی بودند که جزء دسته فتیان هم قرار می گرفتند. این افراد از کاسبان، پیشه وران و اصناف مختلفی بودند که هر کدام تشکیلات و فتوت نامه هایی داشتند که به آن متعهد بودند. برای مثال، در بعضی از همین مرامنامه ها بندهایی مانند آزادی، یتیم پروری، امانتداری، خلق خوش و سایر خصایل نیک دیده می شد. ملاک بیشتر این مرام نامه ها اخلاق بود و در بیشتر آنها 40 صفت خوب را که یک پهلوان باید به آنها پایبند باشد و 40 صفت را برای دوری پهلوانان از بدی می شمردند. همه جوانمردان برای رسیدن به این ایده آل مطلوب باید تلاش می کردند.
-
محل تجمع این افراد کجا بود و چطور زورخانه ها شکل گرفتند؟
این افراد ابتدا در مکان هایی شبیه خانقاه به عنوان بیت و لنگرگاه دور هم جمع می شدند که بعدها به مرور در دوره صفویان به زورخانه مشهور شدند. این زورخانه ها گود بود و مکانی برای انجام ورزش های باستانی در وسط آن قرار داشت و دور تا دور آن جایی برای نشستن و تماشای افراد بود.
-
جایگاه و مناسبات اجتماعی پهلوانان در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
پایگاه اقتصادی سازمان های متشکل یا متفرق عیاران را، بنا بر پژوهش های غلامرضا انصافپور، جوامع صنفی پیشه وران به طور کلی و کاسبان به طور جزئی به وجود می آوردند. ولی توده اصلی و هیئت فعاله آن سازمان ها را که تکیه گاه اجتماعی اصناف شهری بود، مردم زحمتکش مزدبگیر (کارگرها)، ناطورها (نگهبانان باغ و کشتزارها)، سقاها، حمال ها، هیزم شکن ها، سهل کش (کسانی که سبد میوه بر سر حمل می کردند)، قاطرچی ها، شاطرها، ناوه کش ها (کارگران ساختمانی گلکش با ناوه)، پیله ورها (فروشندگان کم مایه دوره گرد) و مزدوران کارهای موقتی و به ویژه خیل بیکارها تشکیل می دادند.
پس صورت بندی اجتماعی سازمان های متشکل یا متفرق عیاران به این شرح می توانست باشد :
1. پیشه وران که نقش تعیین کننده اقتصادی داشتند.
2. مردمان مزدبگیر، زحمتکشان شهری و خیل بیکاران که نیروی فعاله را در پیش بردن جنبش ها و ایجاد حوادث به وجود می آوردند.
3. عرفا و صوفیان، که اندیشمندان این طبقه بودند و با القای احساسات و عواطف انسانی مانند : ایثار، فداکاری، فنای فی الله شدن و به طور کلی آیین جوانمردی، مردم را برای مبارزه آماده و تشجیع می کردند.
پس، پهلوانان در دوره صفویان بیشتر پیشه ور و اصناف بودند و البته عرفا و صوفیان در کنار کهنه سوارها حضور داشتند که نقش رهبر فکری را داشتند و بیشتر در بعد آموزش اخلاقی به استادان کمک می کردند. اما در دوره قاجار ماجرا کمی تغییر کرد. در این دوره به جای مردم کوچه و بازار، پای رجال، اعیان و اشراف و خان ها و... هم به زورخانه باز شد. برای مثال، پهلوان اکبر خراسانی از پهلوانان مشهور تهران که بانی باز شدن پای خان ها و شاهزاده ها به زورخانه ها شد، مورد اعتراض بسکمک از پیشکسوتان و کهنه سوارهای زورخانه قرار گرفت و حتی این ضرب المثل هم میانشان باب شد که پهلوان اکبر پای شاهزاده ها را به زورخانه باز کرد.
-
آیا ساختار و تشکل پهلوانی و زورخانه های هم متاثر از این رخداد شد؟
بله. تغییر و تقسیم بندی فعالیت زورخانه ها در دوره قاجار رخ داد. برای مثال، کشتی گیرهایی بودند که برای رسیدن به بازوبند پهلوانی به زورخانه ها می رفتند. عده دیگری هم در واقع زورگران بودند و بیشتر تکیه بر قدرت بدنی شان داشتند، به زورخانه می رفتند تا زور بازوی بیشتری پیدا کنند و در زمان اجرای حرکات نمایشی مانند پاره کردن سینی آهنی یا زنجیر یا خرد کردن سنگ، قدرت بیشتری داشته باشند. دسته بعدی شیرین کارها بودند که در زورخانه عملیات پرتاب میل و نمایش هایی را با چرخیدن انجام می دادند و مدنظرشان این بود که در حوزه نمایش بتوانند چیزی برای عرضه داشته باشند. دیگر سادات بودند که بسیار مورد احترام مردم بودند. لوطی ها از مهم ترین دسته های حاضر در زورخانه ها محسوب می شدند.
در دوره قاجار علاوه بر زورخانه های عمومی که در زیر بازارچه ها و گذرها وجود داشت و با توجه اینکه پای رجال و شاهزاده ها به آن باز شده بود، اتفاق دیگری افتاد بر این مبنا که رجال، زورخانه هایی در منازل خود راه اندازی کردند. به اینها زورخانه سرخانه می گفتند. سرخانه مکان کوچکی در خانه بوده که در واقع به عنوان زورخانه خصوصی استفاده می شده و پس از آنکه یکی از ورزشکاران را به عنوان استاد انتخاب می کردند، در آنجا، تمرین و مراسم نمایشی زورخانه ای اجرا می شد. برای مثال، پهلوان یدالله کچل، استاد زورخانه سرخانه عزالسطان و میرزا ابوالقاسمخان قمی استاد زورخانه ناصرالدین شاه بود.
منبع: همشهری آنلاین