بسیاری از ارزش ها در دل قصه های عوامانه نهفته است، باید بوطیقای ادبیات عامیانه فهمیده گردد
به گزارش وبلاگ برداری، سرویس تاریخ و سیاست خبرنگاران: سی و پنجمین نشست نقد و آنالیز کتاب مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی به آنالیز و نقد کتاب زن در قصه های عامیانه باعنوان فرعی بازنمایی زن در قصه های مکتب خانه ای دوره قاجار تالیف فهیمه حسین زاده و چاپ نشر سنگلج اختصاص داشت. دکتر محمدجعفر یاحقی، رئیس موسسه فرهنگی خردسرای فردوسی گفت: نویسنده کتاب راه خوبی را شروع نموده است که به نتایج خوبی هم خواهد رسید.
وی اضافه کرد: در افق فرهنگ بسیار بر سر دوره قاجار زده اند. این بازه زمانی دوره انحطاط و عقب ماندگی خوانده شده است. واقعیت این است که دوره قاجار دوره بسیار مهمی است. در دوره قاجار به جبر زمانه و شرایط تاریخی دنیا تکان خورده و کشور ما نیز تحت تاثیر این تغییر قرار گرفته است. اما این دوره دستاورد بسیار خوبی داشته که یکی از این دستاوردها موضوع زنان است. گرچه زنان در این دوره مورد ستم واقع شده اند اما از دل این ستمدیدگی زنان بزرگی پیدا شده اند که امروز به مرحله تازه ای رسیده اند.
محمدجعفر یاحقی اعلام کرد: تصور می کنم بنیاد همه چیز از دوره قاجار ریخته شده است. متاسفانه اطلاعات حضور زنان در دوره های دیگر را نداریم و یا اطلاعات ما از حضور زنان در دوره های دیگر اندک است. هر چند زنان در دوره قاجار در نقطه قوت نیستند اما حرکت کردند و این حرکت به نقطه قوت منتهی شده است. زنان بزرگی همانند پروین اعتصامی و... از بین همین زنان برخاسته اند. زمینه رشد و بالندگی خاصی در این قصه ها هست که امروز درخشش بیشتری در دنیا پیدا نموده است. همین امروز هم تبعیض هایی در حق زنان وجود دارد که با انجام چنین کارهایی امیدواریم زنان راه تازه ای را دنبال نمایند.
وی در ادامه گفت: کتاب زن در قصه های عامیانه خوب کار شده است. دسته بندی ها، تقسیم بندی ها و فصل بندی ها جالب است. مطالب کتاب از پستوی مطالعات عامیانه اخذ شده است. قصه های عامیانه همواره دست کم گرفته می گردد اما حقیقت این است که بسیاری از ارزش ها در دل همین کتاب های عوامانه نهفته است. کثرت این قصه ها در دوره قاجار تامل برانگیز است. نسل امروز نسبت به این قصه ها بیگانه است. این قصه ها سینه به سینه نقل می شد و عوام اینها را می دانستند. الان با مطالعه سیستماتیک می توان خواص را متقاعد کرد که به قصه های عامیانه عوامانه نگاه ننمایند.
استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: با نوشته شدن این کتاب مسیر برای سایر پژوهشگران و محققان باز شده است. امیدوارم این کتاب به دست بانوان برسد و با خواندن آن رنج های پشت تاریخ را بشناسند و چاره اندیشی نمایند. باید فرهنگ مطالعاتی جدی در خصوص ادبیات عامیانه را ترویج کنیم. البته جای چند لیست در این کتاب خالی است. کتاب احتیاج به لیست اسامی و لیست مصطلحات بانوان دارد. در تحقیقات بعدی بسیاری از محققان می توانند از این کتاب استفاده نمایند و امیدوارم به چاپ بعدی برسد.
در ادامه این نشست دکتر سیدمهدی زرقانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بی تردید هر تلاشی که در راستای توسعه و اعتلای فرهنگ کتاب انجام بگیرد، ستودنی است. خصوصا در جامعه ما که سرانه مطالعه پایین است البته کم کم باید به فکر صورت های نو کتاب در دنیا دیجیتال و هوش مصنوعی باشیم. اندیشیدن به صورت های تازه کتاب موضوعاتی است که باید مطرح گردد.
وی اضافه کرد: کتاب زن در قصه های عامیانه سه وجه دارد. زن در قصه های عامیانه و ادبیات دوره قاجار در این کتاب مورد آنالیز قرار گرفته است. از نظر جامعه شناسی این پژوهش زیر نظر دکتر هما زنجان زاده و از نظر قصه های عامیانه زیر نظر دکتر حسن ذوالفقاری انجام گرفت و دو متخصص بر کار نظارت داشتند. حوزه کاری من مطالعات تاریخ ادبی است که در این زمینه به چند نکته اشاره می کنم.
زرقانی اعلام کرد: نویسنده به سراغ ادبیات دوره قاجار رفته است که از نظر ادبی دوره بسیار مهمی است. در این دوره صدوپنجاه ساله در تمام ساحت های جامعه از جمله ادب و فرهنگ و تاریخ تغییر پارادایم اتفاق می افتد. من با اطلاق دوره قاجار که یک نامگذاری سیاسی برای دوره ادبی است، موافق نیستم. اما به هر حال در این دوره فوق العاده مهم تغییر پارادایم رخ می دهد. ما از یک شرایط فرهنگی سنت وارد شرایط فرهنگی مدرنیته شدیم. این صدوپنجاه سال دوره گذار محسوب می گردد و دوره های گذار در تاریخ ادبیات ایران همواره درخشان است.
وی در ادامه گفت: متاسفانه وقتی استادان طراز اول می خواستند در خصوص ادبیات قاجار صحبت نمایند، دو خطای شناختی داشتند و چون استادان بزرگ بودند بعد از آنها این خطاها پذیرفته و بیان شد. خطای شناختی نخست این است که فکر کردند باید ادبیات قاجار را در شعر جستجو نمایند. نمی توان تصور کرد که این خطا تا چه حد می تواند معادلات را به غلط در فکر ها بنشاند.
زرقانی اعلام کرد: خطای شناختی دوم این است که شعر دوم را هم فقط در شعر بازگشت منحصر کردیم. به این ترتیب که صدوپنجاه سال شعر بازگشت هم تقلیدی و ارتجاعی است پس باید کنار گذاشته گردد و به این ترتیب صدوپنجاه سال دوره شکوهمند ادبی را نادیده می گیریم. البته اخیرا کتاب های خوبی در خصوص دوره قاجار نوشته و به چاپ رسیده است. نویسنده در کتاب زن در قصه های عامیانه به سراغ دوره ای بکر رفته است. دوره ای که هم درباره آن شناخت نداریم و هم شناخت اشتباه داریم. اتفاقا زیر پوست شهر ایران در ادبیات عامیانه است نه ادبیات فاخر. ادبیات فاخر خودسانسوری دارد. در کل شرط ورود به فاخر بودن و فاخر شدن خودسانسوری است. ادبیات عامیانه فارغ از سانسور است و تصویر انسان ایرانی را چنان که هست نشان می دهد.
وی در ادامه گفت: نویسنده به سراغ حوزه ای رفته است که تصویر صدای اقلیت را به ما نشان می دهد. این گروه اقلیت بخش سرکوب شده جامعه است. کسی باید بوطیقای ادبیات عامیانه را بفهمد. دوستان محقق جوان اگر می خواهند ادبیات عامیانه کار نمایند باید به دل جامعه بروند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران